می دانی آن زمان که رفتی
قطار آرزوهای من با تو رفت
من ماندم بی هیچ آرزویی
و چقدر غمگین است آنکه آرزویی ندارد.
آزاده. م
......
عزیزتر از جانم
من نیز با دور شدن قطار جدایی و فراغ
اشک های نبودن تو را
بر ریل های فاصله ها به یادگار گذاشتم.
تمام آرزوهایم را
با نبودنت
در بستر غم و تنهایی به خواب سپردم.
دل نوشته ی باران
سلام دوست عزیز..وب زیبا و عاشقانه ای دارین..خوشحال میشم به وب کوچیک منم سربزنین..
برای تبادل لینک هم آماده ام..
بسیار عـالی
همیشه موفق باشین
مرسی عزیز دلم
مرسی زهرایی مهربونم