ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

خیابان مهر


 یادت هست؟

 آن دختر نابینا

 با عصای سپید دل

 صدایت زد آقا خیابان مهر کدام است؟


 تو گفتی: خیابان مهر نداریم !

 بدون هیچ حرفی از کنارت گذشت.


 آن نابینا من بودم

 که دلم روشن بود،

 اما چشمانم در حسرت دیدار مهر نابینا!


 دل نوشته ی باران

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 3 مهر 1391 ساعت 05:41 ب.ظ http://deleman43.blogsky.com/

عزیزم نوشته ی بسیار زیبایست ولی با خوندنش دلم گرفت

سلام فاطمه مهربونم
مرسی عزیزم دیدگانت زیباست
ببخشید اگه باعث ناراحتیتون شدم . دوس ندارم ناراحتی دوستامو ببینم .چشم سعی میکنم دیگه اینطوری ننویسم . دیگه نبینم فاطمه مهربانم ناراحت باشه لطفا همیشه لبخند بزنید و شادی رو مهمون دلتون کنید .
مرسی گل مهربون و زیبا

مه سیما دوشنبه 3 مهر 1391 ساعت 08:57 ب.ظ http://mahsymaa.blogfa.com/

سلام عزیزم

شعر زیبایی بود

دوست داشتی بده مجله چاپ کنیم

مراقب خودت باش گلم

سلام مسی جووووووووون جوووووووووووونم
وااااااااای مرسی عزیزم گفتی چاپش کنیم ذوق مرگ شدم باروت میشه. اسمایلی جوگیر شدن و بی جنبه بازی
مسی جونم اگه بنظرت موضوعش به مجلتون میخوره حرفی ندارم از خدامه بخدا شما و مامان با مهربونیاتون منو شرمنده میکنید و پیشرفتمو در این زمینه مدیون شماهستم. دوست دارم گل خوشبوی مهربونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد