ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

چشم های تو

هیچ باغی در باران و نمک شکوفه نداد

جز دامنت

که پایان چشم های من است.


اس یکی از دوستام بود که خیلی به دلم نشست و دوسش داشتم(شاعر مشخص نیست)

.....................


چشم هایت آغاز بارش مهر است،

که باغ خشکیده ی

سالهای قحطی زده ی دل را سیراب می کند.


دل نوشته ی باران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد