یک روز بارانی...
میان هیاهوی شهر
زیر باران...
چتر سکوت و تنهایی رابه دست می گیرم
تا خیس نشوم از قطرات عشقی ناپیدا،
اما باد مهرت قصد بازی با چتر را دارد
حتی خیالت نیز با بارانِ دوست داشتن
دست دارد،
دل را به باران عشق و خیال بودنت میسپارم.
با چتری بسته...
خیس میشوم زیر نوازش های باران عاشقانه ها و حضور خیالت.
دل نوشته ی باران