ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

شرجی نگاهت...

از شرجی نگاه توست

که دلم گرم میشود

.

تمام نخل های عمرم

از نفس مهربانی تو

شیرین ترین خرمای عشق را ثمره می دهد.


باران

نظرات 2 + ارسال نظر
سرزمین آفتاب چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 08:16 ق.ظ

خرمای شیرین
شرجی نگاه
...
جالب بود

سلام دوست آفتابی
مرسی از حضور و همراهیتون

الهام چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 08:31 ب.ظ http://elham7709.blogsky.com/

صدا کن این سکوت بی عاطفه را
شاید از من دور شود و روزی دلتنگی را بفهمد.
صدا کن مرا که تنها تو را می شنوم.

سلام رفیق، غیبت داشتی!

سلام الهام عزیزم
بله مدتی ب نت دسترسی نداشتم و حقیقتش کم حوصله شده بودم اما سعی میکنم جبران کنم مهربونم. خیلی دلم برات تنگ شده بود گلکم

به به چه شعر قشنگی مثل همیشه با شعرهای زیبایت بهم آرامش دادی عزیز دلم

با تمام دلم فریاد می زنم تو را
اما افسوس
روزگار مهر سکوت از بی عاطفگی را بر لبانم زده است.
باران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد