ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

خاطره ی تو...

آفتاب سوزان تابستان

و شبهای چراغانی پل های کارون

همه یاد و خاطره ی تو را تداعی می کنند.


92/3/12

دل نوشته ی باران

نظرات 2 + ارسال نظر
امىن پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 08:30 ب.ظ

سلام دوست عزىز
به محض دىدن متن زىباتون ىاد اىن قسمت از شعر حسىن پناهى افتادم:
همه چىز از ىاد آدم مىره مگه ىادش ... .
امىدوارم هرچه زودتر اىن فراق به وصال تبدىل بشه.
پاىنده باشى

سلام دوست گرامی
ممنونم از لطف و مهربونیتون. آمین
ممنونم بابت معرفی کتاب روی ماه خدا را ببوس ، از بس شما از این کتاب گفتین کنجکاو شدم کتاب رو خریدم و خوندم عالی بود مرسی

امىن شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 11:08 ب.ظ

سلام
خواهش مىکنم دوست عزىز.
خودم اىن کتاب رو چند بار خوندم و واقعا دوسش دارم و به دوستهام هم معرفى کردم؛ تقرىبا همه دوس داشتن داستان رو. خوشحالم که خوندىدش و خوشتون امده.
شاد وسلامت باشى

درود بر شما
ممنونم از لطفتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد