ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

خدایا آغوشت را به من می دهی؟


خدایا

امشب آغوشت را به من میدهی؟

دستت را بر موهایم می کشی و بگویی جان دلم چرا می لرزی من کنارت هستم؟

بغض گلویم را با روزنه ی امیدت بوسه زنی

و دستان خسته ام را در دست گیری و بفشاری

و آرامشت را در رگ های حراسانم تزریق کنی

و لالایی زیبایهایت را در گوشم زمزمه کنی

و لبخند اطمینان بخش را بر نگاه خسته ام بپراکنی؟

خدایا امشب مرا پناه میدهی؟!

 

دل نوشته ی باران


نظرات 1 + ارسال نظر
سجاد سه‌شنبه 19 آذر 1392 ساعت 03:17 ق.ظ

برای شما آرزوهای خوب میکنم

ممنونم از لطفتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد