ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

پنجره ی انتظار

 

  آن روز ...‫  

  از پشت پنجره تو را می پا ییدم‫  

  از شرم چشمانم به ماهیان حوض  

  ‫اما‫تمام نگاه قلبم به تو بود  

  تو در هوای من پرواز می کردی   

  

  اما من‫در آسمان قلبت پر گشودم‫ 

 

  و دلم را به آسمان دلت گره می زدم‫  

   همچو زنجیری رویاهایم را‫با تو می بافتم  

  ‫من از آن پنجره ی انتظار‫  

  هر روز به حوض خیره می شدم‫  

  تا نگاهت را به ‫پنجره ام دنبال کنم 

 

   منتظرت خواهم ماند 

 

  که تو از کنار آن حوض 

  

  و من ازپشت آن پنجره ی انتظار خود را برهانیم  

 

  با هم در آسمان عشق اوج بگیریم    

  و همچو ماهیان حوض در کنار هم شنا کنیم. 

 

 

  دل نوشته ی باران

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد