ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

دوری دوست

  

 

  گر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست 

 

  همی کنم به ضرورت چو صبر ماهی از آب.

 

  آقامون سعدی 

  . 

 

  گر چه دوری از دوست کم صبری مرا به رخم می کشاند 

 

  اما باز صبر پیشه خواهم کرد از آن دوست. 

  

  دل نوشته ی باران

 

نظرات 1 + ارسال نظر
شهیدزنده دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 ساعت 11:17 ق.ظ http://shahidanezendeh.blogfa.com/

سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد

تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد

بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من

که بغض آشنای ابر گریه می خواهد

بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم

و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد

چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی

که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد.

سلام شهید زنده عزیز ممنونم بابت شعر قشنگت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد