خدایا تو درد دادی و صبوری در کنارش
عشق دادی و فراق در کنارش
اما من دلم را جوانه های امید و عشق پر کرده
خود را به ریسمان امید تو بستم
و آرزوهایم را در رویای قشنگ خلق کردم
میدانم روزی رسد که تو دستم را بگیری
چشم باز کنم
و خود را در واقعیت رویاهایم ببینم.
به امید تو باغبان می شوم
تا جوانه های عشق و امید را در دلم بپرورانم.
دل نوشته ی باران