نیمکت خاطره های من و تو
درختان سبز روزهای بودنت
صدای آواز پرنده ی عشق...
یادگار روزهای عاشقیست
.
اما افسوس
رفتنت
تمام فصلهای زندگیم را پاییز کرد
.
هر غروب
بر نیمکت یاد تو مینشینم
و تمام دلتنگی و دوست داشتنت را
بر تارهای ساز عشق فراموش شده می نوازم
.
همان ساز روز دلدادگیمان
یادت هست؟!
.
ای نوای عشق و زندگی
بیا و نت های زیبای عشق را برایم بنواز
.
بیا و پاییزم را بهاری کن.
دل نوشته ی باران
باز هم غروب شده و من به آن ستاره ای که هنوز نیامده زل می زنم
دلم گرفته اما صدایی را با باد می شنوم شاید...
زیبا می نویسید. موفق باشید.
سلام الهام جان مرسی عزیزم لطف دارین.
به به چه شعر قشنگی :*
عزیزم خدا نکنه دل مهربون و لطیفت بگیره انشالا همیشه شاد و آرام باشی گلکم:*
مرسیاز شعر قشنگتون و از اینکه سر زدین مهربونم :*
سلام عزیزم
یاد ترانه ی یه تنهایی یه نیمکت افتادم
خیلی زیبا بود فدات شم
سلاااااااااااااااااااام مسی دوست داشتنی من:*
وای عزیز دلم مرسی که سر میزنی و اس میدی مسی مهربونم تو بهترین و با معرفت ترین دوست و خواهرم هستی خیلی دوست دارم :* بوس
اره این عکسو یکی از بچه ها گذاشته بود دعوتم کرده بود که برای عکس بنویسم منم خوشم اومد نوشتم دیدم قشنگ شد گذاشتمش اینجا :)
مسی جونم این شکلکا رو برداشتن مجبورم این مدلی ببوسمت و لبخند بزنم :( اینم ناراحتی :)))
گل قشنگم مرسی که مث همیشه کنارمی بدون که خیلی برام عزیزی و دوست دارم بوووووووووووس :* ♥