ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

حسرت انتظار

 

 جام شراب عشق تو را سر کشیدم 

 مست شدم از تصویر خیال تو 

 روحم را از جان جدا ساختم از برایت 

 اما افسوس !... 

 که تو روحم را...

 جانم را... 

 میراندی از این حسرت انتظار. 

 

 نگاه کن به چشمانم که از انتظار...

 چگونه بر جاده خیال آمدنت سوسو می کند 

 چگونه دستان پر اشتیاقم به سوی آمدنت دراز شده است

 چگونه این دل پر از غصه ام تکه تکه شده است . 

 کجایی که ببینی چگونه آینه دلم هزار تکه شده است !... 

 

 دل نوشته ی باران

نظرات 2 + ارسال نظر
a سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 03:50 ب.ظ http://didareashena.blogsky.com

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست...

مه­سیما سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 08:55 ب.ظ http://mahsymaa.blogfa.com/

سلام عزیزم
مثل همیشه زیبا بود
نگاه کن به چشمانم که از انتظار...

چگونه بر جاده خیال آمدنت سوسو می کند

مرسی عزیز دلم
مه سیما جونم شما هم مثل همیشه مهربونیت شامل حالم شده
بوووووووووس به دل مهربونت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد