جام شراب عشق تو را سر کشیدم
مست شدم از تصویر خیال تو
روحم را از جان جدا ساختم از برایت
اما افسوس !...
که تو روحم را...
جانم را...
میراندی از این حسرت انتظار.
نگاه کن به چشمانم که از انتظار...
چگونه بر جاده خیال آمدنت سوسو می کند
چگونه دستان پر اشتیاقم به سوی آمدنت دراز شده است
چگونه این دل پر از غصه ام تکه تکه شده است .
کجایی که ببینی چگونه آینه دلم هزار تکه شده است !...
دل نوشته ی باران
باز این چه شورش است که در جان واژه هاست...
سلام عزیزم
مثل همیشه زیبا بود
نگاه کن به چشمانم که از انتظار...
چگونه بر جاده خیال آمدنت سوسو می کند
مرسی عزیز دلم
مه سیما جونم شما هم مثل همیشه مهربونیت شامل حالم شده
بوووووووووس به دل مهربونت