خدایا
امشب آغوشت را به من میدهی؟
دستت را بر موهایم می کشی و بگویی جان دلم چرا می لرزی من کنارت هستم؟
بغض گلویم را با روزنه ی امیدت بوسه زنی
و دستان خسته ام را در دست گیری و بفشاری
و آرامشت را در رگ های حراسانم تزریق کنی
و لالایی زیبایهایت را در گوشم زمزمه کنی
و لبخند اطمینان بخش را بر نگاه خسته ام بپراکنی؟
خدایا امشب مرا پناه میدهی؟!
دل نوشته ی باران
برای شما آرزوهای خوب میکنم
ممنونم از لطفتون