ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

ترنم باران

بوی شعر... بوی نم خاک هوای تو... مستم کرده است. غزل های شعرم... تو را می سرایم... با ترنم بارانی تازه.

مشاعره:روح آرزوها


 جای چیزی شبیه روح در تنم خالیست

 شب از پس غبارهای دیرینه

 خواب هزار ساله ی آرزوها را می بیند

 هنگام فرو ریختن چه خوب مأمنی ست دیوار.


 شکوفه سلیمانی عزیزم

 ......


 روح آرزوها و رویاهایم

 از کالبد بی جان دلم خالیست

 تمام امید و آرزوهای بودنت را

 در بستر تنهایی و حسرت نبودنت

 به خوابی هزار ساله سپردم.


 دل نوشته ی باران

نظرات 2 + ارسال نظر
مه­سیما سه‌شنبه 7 شهریور 1391 ساعت 04:48 ب.ظ http://mahsymaa.blogfa.com/

سلام باران عزیزم
مهربونی تو

امید و آرزوهایت را باید بیدار نگه درای نازنین
روزگار سردی است که تنها با اجاق امید می توان روشن نگهش داشت

سلام مه سیمای مهربونم
اهوم درسته مه سیما جونم جز امید چاره ای نیست . اما واقعا روزگار سرد شده و دلم رو هم سرد کرده خیلی بد شده. تنها راهی که برام باقی مونده روزنه ی کوچیک امیدی هست که به خدا دارم خودمو به اون سپردم که دستمو بگیره.
میدونم ی روزی همه سختیا تموم میشه و به امید اون روز به انتظار می نشینم عزیز دل باران مرسی که همیشه سر میزنی و میخونیم مه سیما جونم خیلی دوست دارم بوس به روی ماهت و دل سرار مهربانت

eli شنبه 1 مهر 1391 ساعت 09:59 ب.ظ http://friendlyheaven.blogfa.com




می نویسم از برای تو

قلم احساس را

با جوهر عشق

بر صفحه سپید قلبم می کشم.




شعر می شوم از برای تو

می سرایم غزل چشمانت را.

سلام من خیلییی خوشم اومد...آنچه از دل براید بر دل نشیند
به من هم سر بزد

سلام دوست عزیز ممنونم که قدم در کلبه دل نهادین.شما لطف دارین.
بله چشم سر میزنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد